شعر امام زمان (عج)

تقليص
X
 
  • تصفية - فلترة
  • الوقت
  • عرض
إلغاء تحديد الكل
مشاركات جديدة
  • تراب علي
    • Jun 2010
    • 194

    شعر امام زمان (عج)

    گر چه پيمان را شکستم بر سر پيمانه ام

    با همه بد عهدي ام آن عاشق ديوا نه ام



    گر به ظاهر دورم از در گاه تو اي نازنين

    باز هم مشتاق روي دلکش جانا نه ام



    از در ميخانه ات اي شاهد خوبان مران

    با همه عصيان همان دردي کش ميخانه ام



    پرده بردار از رخ زيبا که مشتاق تو ام

    آن رخ زيبا نديده ،واله وديوانه ام



    پادشاه جودي و ما بنده در گاه تو

    منتظر بر درگهت ،زان بخشش شاهانه ام



    در ميان بحر هجران غوطه ور گشتم ولي

    باز هم در جستجوي گوهر دردانه ام



    همچون من هرگز نباشد بر درت پيمان شکن

    ليک با الطاف غير از تو، شها! بيگانه ام



    چون که لطف توست تنها ضامن رسوايي ام

    ور نه آن گردم که افشان در دل ويرانه ام



    انتظارت بيش از حد شد ،تحمل تا به کي؟

    آفتا با! بهر ديدار رخت پروانه ام



    واله و«شيدا » ومستم ليک ،محتاج توام

    يک نظر بر من نما، اي عارف فرزانه ام!



    اللهم صل علي محمد وآل محمد،وبارک علي

    محمد وآل محمد،کافضل ما صليت وبارکت

    وترحمت علي ابراهيم وآل ابراهيم،

    انک حميد مجيد.
  • حيدريه بحرانيه
    • Jun 2009
    • 1234

    #2
    مشكووور أخوووي
    موفق دوما

    تعليق

    يعمل...
    X